»» رفتار امام حسین(ع)
واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا (2)
نگاهی به رویکرد عدالتخواهانه در نهضت امام حسین(ع)
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا میپردازد.
رویکرد دوم : عدالتخواهی
استاد سید جعفر شهیدی درباره نهضت عاشورا کتابی نوشته است با عنوان قیام حسین(ع) که این کتاب تا سال 71 بیش از صد هزار چاپ و منتشر شده است. خود در صفحات نخست این کتاب میگوید:
مقصود من از نوشتن این یادداشت ها مقتل نویسی، تبلیغ مذهبی و حتی نوشتن تاریخ نیست. من هنگام گردآوری اسناد به طبقه بندی آن کوشیدهام تا بدانم آنچه رخ داد چرا رخ داد؟ کوشیدهام تا پاسخ این چرا از لا به لای حوادث داده شود. آنگاه آن پاسخ را - که امیدوارم دریافته باشم - در معرض قضاوت خوانندگان بگذارم. (ص7)
ویژگی کار او این است که خود به نگارش قیام عاشورا پرداخته است. بر خلاف بعضی از بزرگان هم عصر خود که نوشته آنها پس از سخنرانی تنظیم و تدوین شده است. و بیشتر کارشان خطابهای است و تفاوت کار خطابه با نگارش کاملا مشهود و نیازی به بازگفت نمیباشد.
استاد سید جعفر شهیدی ضمن رد روشها و یا رویکردهای مختلف که نسبت به جریان عاشورا ارائه شده است خود رویکرد خاصی را بر میگزیند و کتابش بر همین پایه و اساس استوار است. در تثبیت رویکرد خود در فصل نخست کتاب قیام حسین علیه السلام چنین مینگارد:
« من نه چون شیعیان دلباخته سلفی اعتقاد، میخواهم بگویم او خود را بکشتن داد تا نزد پروردگار میانجی گناهکاران شیعه شود. تا با چنین قضاوت مقام او را با مقام مسیح - در دیده ترسایان - همانند کنم. و نه چون بعضی شرقیان شیفته تاریخ نویسان اروپای قرن نوزدهم، او را ناراضی، ماجراجو و عصیانگر رژیم ملی عربی دمشق میدانم و نه چون بعضی ناخرسندان بازار روز، برای توجیه افکار و عقاید خویش کردار او را دلیل مدعای خود میآورم تا از روی آزادیخواهی مخالف حکومت دیکتاتوری و خواهان رژیم سوسیالیستی بسازم. هر یک از اینان میتوانند این حادثه را آنچنان که خود میخواهند - نه آن چنان که بوده است - توجیه کنند. اما با چنین روش در تحلیل تاریخ، آنچه کمتر نشان داده خواهد شد حقیقت خارجی است.» (ص7 )
در یک تحلیل استاد سید جعفر شهیدی رویکردهای گوناگون به عاشورا را ناشی از دو نگرش خاص میداند. یکی نگاه سیاسی و دیگری نگاه دینی است. خود در این باره مینویسد:
« نقطه اختلاف ما با بعضی از مورخان و جامعه شناسان قدیم و امروز - مسلمان یا غیر مسلمان - در همین جا است. آنها به قیام حسین(ع) از دیده سیاست مینگرند در حالیکه او از این قیام دین را میخواهد.» (ص119)
اختلافی که شهیدی بین رویکرد خود با دیگر رویکردها میبیند نه فقط در روش بلکه در مبنا و زوایه دید است. او بیش از آنکه در پی واشکافی جریان کربلا از عینک و نگاه یک سیاستمدار باشد در پی تجزیه و تحلیل دینی آن است. او حسین( ع) را در شکل و قالب سیاستمدار نمیپسندد بلکه او را یک دینمدار مکلف میبیند که برای انجام تکلیف الهی خود پا به این وادی نهاده است:
- حسین همچون پدرش مرد دین بود نه مرد سیاست سازشکارانه. ص117
- او سیاست پیشهای نبود که برای به دست آوردن حکومت برخاسته باشد. مسلمان بود. مسلمانی غمخوار مسلمانان. ص119
و نیز تعریف و دیدگاه خود را نسبت به دین بیان میکند و چنین مینویسد:
« او دین را همان میدانست که جدش از نخستین روزهای دعوت خود اعلام کرد: اجرای عدالت، گرفتن حقوق ضعیفان از متجاوزان. در حالی که در سراسر قلمرو اسلامی آن روز، نشانی از این عدالت دیده نمیشد.» ص117
بنابر این سید جعفر شیهدی فلسفه قیام حسین(ع) را دین میداند و در تفسیر خود از دین آن را اجرای عدالت و گرفتن حق ستم دیدگان از ستمگران میبیند. او برای اثبات این ادعی به بیان مطالبی میپردازد که ما با تجزیه و دستهبندی، هر یک از آنها را به عنوان یک دلیل بر میشماریم:
1 - سخنان امام حسین(ع)
اولین موردی که سید جعفر شهیدی بدان تمسک می جوید سخنان خود آن حضرت علیه السلام است.
« همین که شمار نامهها از حد متعارف گذشت. حسین (ع) لازم دید عراقیان را بیش از این در حالت انتظار نگذارد. پاسخی بدین مضمون برای سران کوفه نوشت:
« هانی و سعید آخرین فرستادگانی بودند که نامههای شما را برای من آوردند. به من نوشتهاید نزد من بیا که رهبری نداریم. شاید با آمدن تو به راه راست برویم و حق را به چنگ آوریم. من برادر و پسر عمویم را که بدو اعتماد دارم نزد شما میفرستم تا مرا از حال شما و آنچه در شهر میگذرد خبر دهد. اگر به من نوشت سران و خردمندان شما با آنچه در نامههاتان نوشتهاید همداستاناند نزد شما خواهم آمد. به جان خود سوگند میخورم امام کسی است که مطابق قرآن رفتار کند و عدالت اجرا نماید و حق را بپاید و خدا را بر خود ناظر بداند.» (ص116)
استاد شهیدی در ذیل این سخنان میگوید:
« از این جمله کوتاه عکس العمل حسین(ع) را در مقابل خواست مردم میتوان دانست. « امام کسی است که به حکم قرآن رفتار کند و خواهان عدالت باشد.» (ص116)
2 - کژ رفتاری مردم و ضرورت بهسازی این رفتار نادرست
چنانکه خود در این باره مینویسد:
تشریفاتی که به نام دین در مسجدهای مکه و مدینه و دمشق و کوفه و بصره انجام میگرفت چندان بهتر از مراسمی نبود که عرب پیش از بعثت محمد در مسجد الحرام در کنار خانهی کعبه انجام میداد. تشریفاتی بیروح برای مردم فریبی یا خود فریفتن.(ص117)
3 - رفتار ناشایست حاکم و خواست مردم
امام از نخستین روز زمامداری معاویه، بیعت او را نپذیرفت. چه معاویه ستمکار بود و شایستگی رهبری مسلمانان را نداشت. اما چون برادرش پس از مشاهده نیرنگ و مکر پیروان خود با معاویه آشتی کرد او نیز آشتی را پذیرفت و نخواست وحدت مسلمانان را به هم بزند. زیرا حسن را امام مسلمانان میدانست و با او مخالفت نمیکرد. اکنون که معاویه مرده و یکی از بزرگترین ایالتهای اسلامی از حکومت تازه بیزار است و آمادگی خود را برای یاری او اعلام داشته نباید آرام بنشیند. (ص117)
4- رفتار امام حسین(ع)
در این باره شهیدی مینگارد:
حسین همچون پدرش در سراسر زندگی عدالت را میخواست … حسین همچون پدرش مرد دین بود نه مرد سیاست سازشکارانه. و دین را همان میدانست که جدش از نخستین روزهای دعوت خود اعلام کرد: اجرای عدالت با گرفتن حقوق ضعیفان از متجاوزان. در حالی که در سراسر قلمرو اسلامی آن روز نشانی از این عدالت دیده نمیشد.» (ص117)
او در قیام خود خدا را میخواست و پس از خدا مردم را میخواست. او میدید آنچه خدای اسلام به نام عبادت بر مسلمانان واجب ساخته بخاطر آن است که آنان را مسلمانانی پاکدل، پاک اعتقاد و مسلمان دوست بار آورد. تا آنچه را که روح اسلام خواهان آن است تحقق یابد. از نظر او دین در نماز جمعه و خطبهی آن که تمام کوشش خطیب صرف میشود تا جملهها با سجع و قافیه ادا گردد خلاصه نمیگشت. او دین را سنت خدا میدانست که باید در اجتماع مردم جاری باشد. سنتی که در آن مردم با یکدیگر برابرند. هیچ نژادی بر نژاد دیگری برتری ندارد. اکنون که سنت مرده و بدعت زنده شده است و او میتواند این منکر را دگرگون کند نباید صبر کند.» (ص117)
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » منصور احسانی ( پنج شنبه 86/3/24 :: ساعت 7:20 عصر )
»» بیاد داشته باش2
باسلام
یادت باشه: هیچ مشکلی دائمی نیست!
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » منصور احسانی ( پنج شنبه 86/3/24 :: ساعت 6:56 عصر )
»» به یاد داشته باش
به یاد داشته باش: سه چیز در زندگی انسان مهم است : اول آن که مهربان باشید .
دوم این که مهربان باشید و سوم آن که مهربان باشید !
یادت باشد : گاهی عزیزانت را به گونه ای غیر منتظره ببوس !
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » منصور احسانی ( پنج شنبه 86/3/24 :: ساعت 6:54 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رفتار امام حسین(ع)بیاد داشته باش2به یاد داشته باش